باور

ساخت وبلاگ

راستش من دلم برای خودم میسوزه،برای اون روزی که 16-17 سالم بودم و دوست مثل خواهرم براش یه اتفاق بد افتاد و پول لازم داشت و من یه وام از اینا که همه رو هم پول میزارن و نوبتی به هم وام میدن برداشتم که بتونم تا سال دیگه مشکلش رو حل کنم و هیچ وقت بهش نگفتم.

واسه اون وقتایی که واسه خوشحال نگه داشتن عشق اول هیچ وقت اقدام به مهمان گرفتن دانشگاه دم خونمون نکردم و میرفتم و یه شهر دیگه  و برمیگشتم و هیچ وقت بهش نگفتم.

و واسه اون سالی که از 10 صبح تا 3 میرفتم سر یه کاری،از تا 6 یه کاری و از 6 تا 12 کتابخونه که زمینه رو واسه رابطه با عشق دوم نگه دارم و هیچ وقت بهش نگفتم.

خیلی کارا برای دیگران کردم اما اینا خیلی صادقانه و بی منت و سنگین تر از شونه هام بود.

بعد الان یاد این افتادم که سال اول این دولت چقدر ماها که طرفدار بودیم با مخالفا بحث میکردیم و دفاع میکردیم.بعد دیدم چقدر ماها صادقانه مظلومیم.چقدر هممون مثل یه بچه پاک و ساده و زود باور و وفاداریم.

همه چی درست میشه...
ما را در سایت همه چی درست میشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emylifewayc بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 27 آذر 1399 ساعت: 4:41