خوب میشه آخرش

ساخت وبلاگ

اونجایی که برلین به اون یارو گفت برو زخم هات رو التیام بده یاد این افتادم که چقدر این داستان شبیه زخمه و چقدر به التیام احتیاج داره.

میخواستم اینو این دفعه که بهم میگی بیا پیشم احتمالا میگی دیگه معمولا حوصله ات سر بره و دوستات نباشن میگی،برای تو بنویسم اما چون تاثیری نداره که گفتن چیزی به تو اینجا مینویسم.یا شایدم نه جدا دلت برای من تنگ میشه.خیلی تنگ.

میدونی من دوست داشتن و تعهد رو دوست دارم.آدم دیگه چی میخواد؟وقتی به یکی همه چیتو بگی،بغلش بخندی،گریه کنی.از صدای خر و پفش تو خواب قند تو دلت آب شه.صبحا خوشحال تر بیدار شی.تو همون بودی برای من.آسمون باز شده بود،تو افتاده بودی.

قشنگ میخندی.قشنگ عصبانی میشی.انقدر قشنگ حرف میزنی کخ من نصف حرفاتو نمیفهمم.هیچ وقت بغلت برام تکراری نشد.هیچ وقت بوسات برام عادی نشد.اووووه چقدر رویا بافته بودم که میخواستم باهات عملی کنم.بگذریم.ولی...

من تو دلم از بعد اون داستان یه زخم دارم.من خیلی دلم از کسایی که بعد اون قضیه به من گفتن ضعیف شکست.من ضعیف نبودم.من خیلی کارای سختی تو زندگیم کردم.من زخمی شده بودم.میدونی چرا بعد اون قضیه رفتم محک که به بچه های سرطانی کمک کنم؟چون زخمم برام حکم سرطان داشت.تازه فهمیدم مریضی که ادا درنمیاره چی میکشه.احساس کردم اون بچه ها رو درک میکنم و خواستم کمکشون کنم.من یه زخم خیلی عمیق دارم کع پدرم دراومده که بندازمش تو روند بهبود.زخمی که شبا انقدر درد میگیره که اگه بزاره بخوابم حتما نصف شب بیدارم میکنه.

زخم دلم انقدر عمیقه که شبی نیست که یه خوابی درباره اش نبینم.

جای زخمه انقدر درد گرفت که 6 ماهه همه آدم ها رو کنار گذاشتم.چون درد دارم،دیدی آدمی که درد داره حوصله نداره.همین که بتونه خودشو خوب کنه هنر کرده.

زخمه یه جاهایی باعث شد من آدمای دیگه رم زخمی کنم.شده بودم عین این آدمایی که براشون یه اتفاق خیلی بد میفته و با خدا قهر میکنن و میگن چرا من؟بعد داد میزنن و دیگه هیچی براشون مهم نیست و میخوان سر بقیه خالی کنن.

زخم من خیلی بهتر شده خداروشکر.ولی مرحم میخواد دیگه هنوز.یعنی یکم که حواسم بهش نباشه دوباره باز میشه.میدونی آخه بدیشم چیه؟دست که به این زخمه میخوره از یه طرف تا مغز استخونم تیر میکشه،از طرف دیگه یادم میفته که چقدر درد کشیدم و ترس شروع دوباره دردام میاد.

من خیلی باید مراقب زخمم باشم که دفعه بعدی که توی زندگیم باز جایی از دلم زخم شد،عین اون روزا فرو نپاشم.میدونی این اشکای من برای تو خشک شدنی نیست.حتی الانم داره میریزه.من احتیاج به درمان دارم.احتیاج دارم که کسایی که دوسم دارن هی زخمم رو ناز کنن بگن با این زخمه ام دوستت داریم و کمکت میکنیم خوب شی.مثل خدا و خانم دکتر وداداشم،مثل مامانم،مثل سوگل و سمیرا و نرگس.

 

همه چی درست میشه...
ما را در سایت همه چی درست میشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emylifewayc بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 6:31